من که میدانمصدای پای باران ،افتادن برگ ها ،هلهله ی هر صبح پرندگان ،سرک کشیدنهای همیشگیآفتاب ، بهانه ست . . .و چه بهانه ای بهتر ازآمدن تو . . .
مهرماهی من !تو ای پاره ی تن !عطر پیراهن کنعانی اممونس و رفیق جانی امباعث هر راز و نیازمخدای کوچک و روی نمازمتو آمدی وخدا هم طعم نقاشی را چشیدگوشه ی دنجی نشستو تو را برایم کشیدبهانه ی آمدن باران و سجده ی برگو آواز پرنده و دلیل طلوع آفتاب وطعم نقاشی خداآمدنت___مبارک#جبار_فتاحی_رستا + نوشته شده در یکشنبه دوم آبان ۱۴۰۰ ساعت 7:20 توسط رسـتـــــــا | افطار روی نگارم...
ما را در سایت افطار روی نگارم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rastajfatahi بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 2 تير 1401 ساعت: 11:32